نه به خواستگار بخاطر وضعیت مالی ....

ساخت وبلاگ
 

خبری که دیشب دوباره تیر به قلبم زد ....

بعد از اینکه اون دختره قبلی که پیام اش در پست قبلی است ، بخاطر اخلاف سنی "نه" گفت واسطه ما دخترش که حوزه است به پدرش که واسطه خیر کارهای این حقیر است ، گفت برای سیدجواد تو حوزه یک دختر پیدا کردم که خیلی دختر سنگین و متین و باحجابی است

یکشنبه این هفته نزدیکای ظهر ساعت 10 واسطه بهم زنگ زد اگر میخوای دختره را ببینی همین الان فورا برو " امام زاده قاسم " که دخترم و اون دختره منتظرن

من هم با کلی خوشحالی فورا کار را ول کردم رفتم خونه لباس عوض کردم و فورا دربست گرفتم جلوی امام زاده پیاده شدم

انها کنار مقبره شهدای گمنام داخل امام زاده نشسته بودند

نزدیک رفتم و سلام علیکی کردم با هر دوتا و از دختر واسطه خواستم اگر میشه من با دوستش بریم کنار صحبت کنیم

خلاصه کلیاتی که برای بنده مهم بود ازش پرسیدم جواب هایی که شنیدم تقریبا همانی که میخواستم بود

در مورد حقوقم و مشکل همه جوان های مومن را هم بهش گفتم. علیرغم اینکه دختر واسطه کلیاتی اعم از مقدار حقوق من و شغل و اسم و خلقیات بنده به دختره گفته بود و دختره قبول کرده بود و گفته بود تقوا و ایمان برایم مهم است (همان چیزی که همه دخترای مومنه میگند)

بعد صحبت با دختره ازش خواستم انچه را که من مطرح کردم موافق اش هست یا نه ؟

که گفت آره

حتی دختره واسطه هنگام خداحافظی هم از من در مورد صحبت با دختره پرسید که بهش گفتم:

موافق انچه من میخواستم هستش

هم بعد از خداحافظی از دختره در مورد من ازش پرسید که جواب او هم " موافق " بود

از یکشنبه تا الان منتظر جواب بودم که دختره با خانوادش هماهنگ کنه که ما کی با خانواده برای خواستگاری بریم ....

که ظاهرا دیروز بعد امتحان به دختر واسطه که پنجشنبه با خانواده بیان خواستگاری

بعد نیم ساعت دوباره به دختره واسطه زنگ زد که " مادرم میگه نیان "  !!!!

دختر واسطه ازش پرسید چرا ؟؟ !

در جواب گفت :

مادرم میگه با 600 تومان حقوق چطور میشه زندگی کرد ....

مادره به دخترش گفت به خواهرات نگاه کن مستاجر هستند و غیره .....

(در صورتی که من به دختره اون روز گفتم بازار نوسان داره یکوقت بیشتره یکوقت کمتر و من بیشتر حلال و حرام بودن و رضایت مردم توجه میکنم)

دختر  واسطه هم ناراحت شد از حرف دختره و مادرش و پنجشنبه که امتحان دارن قراره بهش حرف هایی بزنه

منم دیشب به درگاه خدا گفتم:

خداوندا این عبد حقیر سنت رسولت را اجرا کرد و با کف اخلاص رفت جلو که بخاطر پول ردش کردند  ......

از دیشب تمام ذوقم شکست و ناراحتی وجودم را فرا گرفت .......

و چقدر این حدیث ها در ذهنم تداعی میشه :

۱۳. خواستگار مذهبى و خوش اخلاق


قال الامام الرضا عليه السلام:اذا خطب اليک رجل رضيت دينه و خلقه فزوجه و لا يمنعک فقره و…

هنگامى که مردى از شما خواستگارى کرد که از دين و اخلاق او راضى بوديد به ازدواج با او رضايت دهيد. و مبادا فقر او تو را از اين رضايت‏ باز دارد و ..…   ﴿ميزان الحکمة، ج ۴، ص ۲۸۰﴾

۲. ازدواج در هنگام تنگدستى


قال الامام الصادق عليه السلام:من ترک التزويج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله-عز و جل-، ان الله- عز و جل – يقول: «ان يکونوا فقراء يغنهم الله من فضله.» (۲)

هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت‏ به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند مى‏فرمايد: اگر آنان فقير باشند خداوند از فضل و کرم خود بى نيازشان مى‏کند.

هر که با زنى به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وى واگذار مى‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زيبائى‏اش ازدواج نمايد، در او چيزى را که خوشايند او نيست، خواهد ديد، و هر که با وى به خاطر دينش ازدواج کند، خداوند تمامى اين مزايا را براى او جمع مى‏کند. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾

شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...
ما را در سایت شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sheyton-tanha بازدید : 111 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 13:08