نماز روز روزه هایتان قبول انشاالله
این پست را با موبایل و از مغازه مینویسم
هفته قبل بعد اینکه دختره گفت مادرم میگه نه نمیشه با حقوق حداقل ۶۰۰ تومان زندگی کرد واسطه ما به یکی که فرهنگی و همسایه شان بود صحبت کرد و گفت شما برو به خانواده بگو که پسره مورد تایید ماست و آنقدر به این چیزها گیر ندن ، چرا که پسر ک دختر اهر و باطن همدیگرو قبول کردند
خلاصه توسط واسطه ما این راه باز شد و ما هفته قبل غروب پنجشنبه بعد افطار پیشواز و نماز حرکت کردیم که به سمت خونه دختره که ساعت حدودا ۱۰:۳۰ شب رسیدم. ختنه شان روستا بود
۸ دختر و ۱ پسر بودند
با دو در اتاق
و حقوق ظاهرا ۶۰۰ تومان
ما که رفتیم خونشون دیدین دختره نیست ، خانواده ام گفت دختره کجاست که ببینیم ؟
گفتند قرار نبود دختره بیاد !!!!
خانواده گفت ما که دختر شما را ندیدیم در مورد چی صحبت کنیم؟!
خلاصه گفتند ما نمی دونستیم و زنگ زدیم گوشی را جواب نداد و غیره ....
ما هم گفتیم تا اینجا که اومدیم پس در مورد کلیات و بصورت خلاصه صحبت کنیم
صحبت کردیم و ساعت حدود ۱۲ شب شد
ما گفتیم الان دختر را کی ببینیم؟
اینا گفتند پنجشنبه هفته بعد بیاین
یعنی ، امشب طبق معمول باید می رفتیم
که دختر واسطه این هفته اومدن مغازه بهم گفتند دختره را تو حوزه دیدم گفت قضیه منتفی هستش !!!
ما و واسطه کلی ناراحت شدیم که اگر شما جوابتان منفی بود پس چرا گفت هفته بعد پنجشنبه بیایید؟
ضمنا شناسی که گفتند ما به نظر دخترمان احترام بگذاریم و دخالت نمی کنیم. پس دختر شما که راضی بود پس شما چرا مانع تراشی کردید
ناگفته نماند پدر دختره خیلی خوب بود و اصلا براش مال و مکان براش مهم نبود ولیکن مادر همون اول گفت که راستش من مخالفت کردم و چطور باید زندگی کرد ........
بقول یکی " با فقر اقتصادی میشه زندگی کرد ولی با فقر فرهنگی نمیشه "
شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...برچسب : نویسنده : sheyton-tanha بازدید : 104