*
دو شب پیش ، بعد از نماز صبح خوابیدم ...
تو عالم رویاء خواب دیدم ما سه نفریم ...
دست من نازنجک بود ، دست یک نفر دیگه چیزی نبود ....
بعدش دیدم یکی از دشمنان امد به سمت ما و نزدیک شد با تفنگ تیر زد ما دونفر را کشت!
و من شهید شدم !
اگر چه شهادت توفیق و لیاقت میخواد ولی خواب لطیفی بود
و دیدن این کلیپ بالا چقدر زیباست شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...
برچسب : نویسنده : sheyton-tanha بازدید : 40