شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم

مدتیه که به دستور پزشک طب سنتی که رفتم ، دارم غذاهای طبی سنتی درست میکنم ....این فالوده سیب هستش با خاصیت های فوق العاده ....امروز یکی را درست و بلافاصله خوردمیکی دیگه را بعدش درست کردم و گذاشتم یخچال فردا بخورمحتما درست کنید و تست کنید . عالیه.من یاد گرفتم که اگر میخوای غذای مصنوعی نخوری ، باید غذای طبیعی بخوریو باید تلاش کنی و زحمت بکشیتو همه عرصه ها اینهکتاب و فلان استاد زن و مرد شاید همسر و فرزندان مون را اغناء نکنه. پس باید سعی کنیم از چیزهای مشروع و در توان خود برای آنها مایه بزاریم شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...ادامه مطلب

. هر چه بیشتر میگذره ، انسانها بیشتر درون خودشون را بیرون می‌ریزند و تو بیشتر و بهتر اونها را می شناسی . . شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...

سلاممن مشابه همین اتفاق را ۲ سال پیش تجربه کردم !حدود ۲ سال پیش در همین محیط وبلاگ ، من و دختری از همدیگرو خوشمون اومد ....بعد از مدتی ما تابستان آن سال را رفتیم مشهد مقدس....من تو وبلاگم نوشتم و ایشون خوندن ....بعد ایشون همان روز رفتن بالای خانه خودشون با دلی شکسته و چشمانی اشک بار از امام رضا خواستند که انها هم به حرم امام رضا مشرف بشوند ...ظاهرا این دعاشون سریعا اجابت شد و فرداش به حرم امدند !!ایشون اون موقع بهم پیامک دادند که نزدیک حرم اند ....ایشون اهل قوچان بودند ، نزدیک مشهد مقدسمنم که با دلی گرفته در یکی از صحن ها نشسته بودم با دیدن این پیام هرچی بهشون زنگ زدم ، متاسفانه در دسترس نبودندظاهرا در حرم بودند و انتن نمیداد ...بعد چند دقیقا گوشی منم به دلیل نداشتن شارژ خاموش شد!!حالا ایشون پیامک میداد ولی خط من خاموش بود ....منم همش دور و برم را نگاه میکردمادم ها را نگاه میکردم تا بلکه ایشون را ببینمهر چه سعی کردم نشد که نشدایشون بعد ساعاتی از حرم خارج شدند و به منزلشون رفتندو منم نا امید شدم از دیدن ایشون ....و من فهمیدم این خواست امام رضا علیه‌السلام بود که نشه و نشه و نشه ....... شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...ادامه مطلب

اقا جان ، ببخشید که برای شما انسان مفید نبودم کار مفید نکردم یک جمعه دیگه ای هم آمد و رفت و من غافل از شما امام من ، ببخشید شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...

امروز بعد نماز صبح شبکه رادیوی معارف ، حضرت الله جوادی املی فرمودند :زنی خدمت رسول خدا رسید گفت ، فضلیت برای مرانست و زحمت برای ما زنهاستمثلا امد گفت رفتن به نماز جمعه مردها و غیره ....پیامبر خدا گفت اول تحسینشان کردند گفتند ببینید چطور این خانم از همه مسائل اگاه استبعد وجود مبارک پیامبر فرمودند ، آیا شما دنبال کمال هستید یا اسم و رسم؟فرمودند خداوند اینگونه اراده کرده که کمال زن در خانه داری و همسر و فرزند داری قرار داده و از نظر کمال با مرد هیچ تفاوتی ندارداقای جوادی املی بعد فرمودند بچه چهار ساله را پیش خودتان نخوابانیدو بهش یاد بدید وقتی هنگام خواب و استراحت، زن و شوهر پیش یکدیگر هستند بچه ها قبل ورود به اتاق در بزنندچه هنگام ظهر چه هنگام شبو خیلی مسائل دیگریکی از مشکلات ما اینه که واقعا خیلی چیزها را نمیدونیم ، حالا که فهمیدیم ایمان نداریم ... شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...ادامه مطلب

زندگی بدون عشق هیچ فایده ای نداره....زندگی با دوست داشتن قشنگه...انسان بخاطر عشق حاضره ببخشهحاضره بگذرهحاضره تلاش کنهتعریف من از عشق گسترده استو فقط در همسر خلاصه نمیشهکه صد البته همسر یکی از مصداق های مهم زندگی عالم طبیعت هستشدیدید چقدر بعضی ادم ها ارام اند ؟دیدید چقدر بعضی ها با صفایند ؟بعضی وقت ها میشینم با خدا حرف میزنممن سعی نکردم تو این مدت سالهای عمرم کار بدی انجام بدمهمیشه دوست داشتم عاشق میبودممن عشق و عاشقی را قلبا دوست دارم. وسعی میکنم تا میتونم براش تلاش کنمعالم بر مدار عشقه. عشق باعث میشه تو خودت را نبینیاین روزهای سختی ماست. سعی میکنم رابطه عاشقانه ام را با خدا حفظ کنمچون همه چی دست خداستمن به معنای واقعی کلمه به خدا نیاز دارمخدایی که باصفاستقشنگ اینه خدا برات بخواد... شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...ادامه مطلب

دلم خوشه که شب قدر رفتم فلان جافلان دعا را خوندمفلان نماز را خوندمفلان کار را کردماینها خوبه ولی وقتی ارزش پیدا میکنه و اثر گزار خواهد بود که :اقا سیدجواد مردم را دوست بدارداقا سیدجواد بخیل نباشداقا سیدجواد مودب باشدمتواضع و فروتن باشدنسبت به همسر و فرزندان و خانواده اش مهربان و دلسوز باشدبرای دنیا و اخرت خودش و خانواده اش زحمت بکشدحرف های بد و نیت های بد را ترک کندزبانش نیش نداشته باشدبه انچه دارد قانع باشد و برای بهترین ها تلاش کندخدا و رسول و امام را حی و حاضر ببینیددنبال معرفت حقیقی باشدضعف ها و کاستی ها را برطرف کندخیلی کار داره ما به قدر خودمون برسیمخیلی.ما فقط داریم مسابقه میدیم بدون هیچ پاداشی!فلان عالم گفت فلان عمل را انجام بدیدفلان دعا را بخوانیداینها تا زمانی که انسان درون خودش را نبیند چه خبر است جواب نمیدهد. به شما قول میدم اتفاقی نمی افتدانسان باید به سطحی از معرفت برسد ....وگرنه خدا میدونه هممون در موقع امتحانات و ابتلائات رفوزه میشیم....صبرکنید موقع اش برسه بعد خواهیم درونمان چه خبره...... شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...ادامه مطلب

. باید برای رسیدن و پیروزی مثل شهدا جنگید تا به نتیجه رسید... . . شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...

اَتا کیجا دَره زهرا نامه ♪◦دل دوِسه مِره دل هادامه ♬هی ریزه میزه یک و پنجاه شصته ♪◦کاری هاکِرده آخر حلقه بَزو مه دسته ♬زهرا خانِم جانه جانه جانه ♬بچه ناف مازندرانه ♪◦زهرا خانِم می دله پسنده ♬ضربان بَئیه می دل زَنه زَنه زَنه ♪◦ترجمه آهنگ:یه دختری هست اسمش زهراستبه من دل بست منم بهش دل دادمریزه میزه یک و پنجاه شصتهکاری کرده آخر به دستم حلقه زدهزهرا خانم جانه جانه جانهبچه نافه مازندرانهزهرا خانم پسند دل منهضربان شده دلم هی میزنه... + نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 19:49 توسط Ҳ̸ سّیدجواد ҳ  |  شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...ادامه مطلب

سلاماتفاقی که الان میخوام بنویسم عین واقعیتمن دیشب فیلم کوتاهی از جنگل رفتنمون را در شبکه مجازی ( اینستاگرام ) گذاشتم ....دوستم امروز حدود ساعت 3 بعدازظهر پیام داد که عکس ها را برام بفرست ...گفتم باشه تلگرام برات میفرستم ....من همینطور که دراز کشیده بودم و میخواستم استراحت کنم، رفتم تلگرام و عکس ها را براش فرستادم ...وقتی که فایل ها تمام شد یکلحظه با خودم گفتم تو مخاطبین ببینم ایا باز هم شماره اون زن نانجیب تو مخاطبینم هست یا نه؟نوشتم همسر ، دیدم باز شمارش تو تلگرام بالا اومد ! در صورتی که من الان چندین باره شماره اش را از قسمت مخاطبین تلگرام پاک میکنم و هر بار که گوشیمو فلش میکنم و شماره ها بازیابی میکنم میبنم تو تلگرام بالا میاد ....خلاصه دیدم پروفایلش عکس هست. نگاه کردم دیدم عکس هنگام امضاء زدن تو محضر و عکس های پسره هنگام امضا زدن را گزاشته ....وقتی دیدم حالم یکجوری شد...و قلبم شروع به تند تند زدن کردبحدی که میخواستم بخوابم نمی تونستمچندین بار گفتم " یازهرا - یازهرا - یازهرا " که بلاخره خوابم بردتو عالم خواب دیدم گفتم من نامه عمل این "زن" را واگذار کردم به خدا و روز قیامتمادر منم تو خواب بودبعد دیدم دختر خانمی به اسم زهرا هم بوددیدم زهرا خانم بهم نزدیک شد. خیلی بهم نزدیک شد. و کارهایی انجام داد و دلم را برد و به معنای واقعی در خواب آرام شدممن تو عالم خواب اینطور فهمیدم که این دختر خانم همان خانم بلگفایی است!انگار خیلی خوشحال شده بودم از نزدیک زهرا خانم را دیدم ...وقتی بهم نزدیک شد واقعا آرام شدم ....بعد از بیداری دیدم آرامم.و اینطور فهمیدم که من به همسری مهربان و وفادار نیازمندممن عاشق اینم اسم همسرم زهرا یا اهل بیت باشهتوکل بر خدا + نوشته شده در دوشنبه سی ام شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...ادامه مطلب